بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
اگه ازم بپرسند عشق چيست ؟؟؟؟؟ ميگم عشق يعني وقتي كه يه جا بري گوشيت زنگ بخوره ببيني نوشته مامان .........گرفتي؟؟؟؟؟؟ عشق يعني مادر
چه شد که بر گل عارض گلاب می ریزی؟ ستاره بر رخ این آفتاب می ریزی؟ هزار دیده برای تو اشک ریزان است، چرا تو اشک مثال حباب می ریزی؟ «شاطر عباس صبوحی»
هنوز سودایت در سرم است چگونه سمت دیگری روم ... به هر که مینگرم تورا میبینم به امید تو میروم اما تو نیستی ...
چشمانم را به ابرها قرض می دهم کافیست عکست را نشانم دهند خشکسالی چند سال اخیر را جبران خواهم کرد . . .
مـا اَز اونـــــاشـــــیم کـه یـــــه قَـدم بـــرلمـــــون بــــرداری... بَرات دَربــــَســت میگــــــیریــــم... بِرِســے بِـــه خواســــــتت
هر آدمی تو زندگیش یه بی معرفت داره که اون بی معرفت دوست داشتنی ترین آدم روزگاره !
قلبم شده مثل فلزیاب تا نزدیکت میشم تند تند میزنه چشام شده مثل قبله نما هر جا میری سمت توست
دلم پرندۀ غمگینی ست در قفس افکار عاشقانهام، کجاست درختان سبز آغوشت؟!
کاش از شاخہ سرسبز حیات گل اندوه مرا مے چیدے کاش در شعر من اي مایہ عمر شعلہ راز مرا میدیدے فروغ فرخزاد قطعه ای از شعر آرزو
من صبورم؛ اما ... بی دلیل از قفس کهنه شب می ترسم بی دلیل از همه تیرگی تلخ غروب و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند... می ترسم !
هیچــکس جــز تـو نمیتـــواند نـــــجـــاتـــم دهــــــد وقتـــی انگشتـهــایم میــان مـــوج مـــوهایــت غـرق میشــود ...!
عاشق ساده حرف زدنم،ساده تر از این نمیتونم بگم دوست دارم $♥$♥$♥$♥$♥$♥$♥ خرت که از پل گذشت مارو فراموش کردی اما بدون اون طرف پل همسفرت و یارت فقط یه خره بش تکیه نکنی !
اخــــم هاے تــــو بــــالاترین لـــــذت دنیـــــاستـــــ اے بهـــــانه تمـــــــام لـــوس شــــدن هاے مـــن .... ♥
قصه من مثل قصه ی سنجابه توی کارتون عصر یخبندانه . که هیچ وقت به فندقه نرسید!!!
تمام مساحت شب ... همين چند قدم است... كه از تو دور ميشوم... و دلم هرى ميريزد...:(
درد خود را به طبیبان بنمودم، همه گفتند: روی معشوقه همی بوس که عشقست و جوانی «اوحدی مراغه ای »
اگه ازم بپرسند عشق چيست ؟؟؟؟؟ ميگم عشق يعني وقتي كه يه جا بري گوشيت زنگ بخوره ببيني نوشته مامان .........گرفتي؟؟؟؟؟؟ عشق يعني مادر
چه شد که بر گل عارض گلاب می ریزی؟ ستاره بر رخ این آفتاب می ریزی؟ هزار دیده برای تو اشک ریزان است، چرا تو اشک مثال حباب می ریزی؟ «شاطر عباس صبوحی»
هنوز سودایت در سرم است چگونه سمت دیگری روم ... به هر که مینگرم تورا میبینم به امید تو میروم اما تو نیستی ...
چشمانم را به ابرها قرض می دهم کافیست عکست را نشانم دهند خشکسالی چند سال اخیر را جبران خواهم کرد . . .
مـا اَز اونـــــاشـــــیم کـه یـــــه قَـدم بـــرلمـــــون بــــرداری... بَرات دَربــــَســت میگــــــیریــــم... بِرِســے بِـــه خواســــــتت
هر آدمی تو زندگیش یه بی معرفت داره که اون بی معرفت دوست داشتنی ترین آدم روزگاره !
قلبم شده مثل فلزیاب تا نزدیکت میشم تند تند میزنه چشام شده مثل قبله نما هر جا میری سمت توست
دلم پرندۀ غمگینی ست در قفس افکار عاشقانهام، کجاست درختان سبز آغوشت؟!
کاش از شاخہ سرسبز حیات گل اندوه مرا مے چیدے کاش در شعر من اي مایہ عمر شعلہ راز مرا میدیدے فروغ فرخزاد قطعه ای از شعر آرزو
من صبورم؛ اما ... بی دلیل از قفس کهنه شب می ترسم بی دلیل از همه تیرگی تلخ غروب و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند... می ترسم !
هیچــکس جــز تـو نمیتـــواند نـــــجـــاتـــم دهــــــد وقتـــی انگشتـهــایم میــان مـــوج مـــوهایــت غـرق میشــود ...!
عاشق ساده حرف زدنم،ساده تر از این نمیتونم بگم دوست دارم $♥$♥$♥$♥$♥$♥$♥ خرت که از پل گذشت مارو فراموش کردی اما بدون اون طرف پل همسفرت و یارت فقط یه خره بش تکیه نکنی !
اخــــم هاے تــــو بــــالاترین لـــــذت دنیـــــاستـــــ اے بهـــــانه تمـــــــام لـــوس شــــدن هاے مـــن .... ♥
قصه من مثل قصه ی سنجابه توی کارتون عصر یخبندانه . که هیچ وقت به فندقه نرسید!!!
تمام مساحت شب ... همين چند قدم است... كه از تو دور ميشوم... و دلم هرى ميريزد...:(
درد خود را به طبیبان بنمودم، همه گفتند: روی معشوقه همی بوس که عشقست و جوانی «اوحدی مراغه ای »
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}